تاراج بزرگ آثار باستانی ایران در زمان خاندان پهلوی+عکس

از «غارت بزرگ» آثار باستانی ایرانی به دست آمریکا چه می دانید؟ خاندان منحوس پهلوی و شخص رضا خان در این میان چه نقشی داشتند؟ چرا امتیاز کاوش های باستان شناسی در سالهای 1931 تا 1941 به موزه های آمریکایی اعطا شد؟ با گزارش ویژه مشرق همراه باشید تا با ابعاد مختلف این تاراج بزرگ آشنا شوید.

گروه گزارش ویژه مشرق؛  ایران در سال های حکوت شاهان قاجار و پهلوی محل توجه و تمرکز قدرت های جهانی برای تاراج و غارت منابع خود بود . بین سال های 1925 تا 1941 امتیازات گوناگونی به کشورهای روسیه، انگستان و آمریکا داده شد. در سال 1932 امتیازی نفتی به انگستان و امتیاز شیلات دریای خزر در سال 1927 به روسیه داده شد. اما امتیاز مهم دیگری که خیلی به آن پرداخته نشده است، امتیاز کاوش های باستان شناسی است که در فاصله ی سالهای  1931 تا 1941 به موزه های آمریکایی اعطا شد. به نظر می رسد توافقی بین قدرت های سه گانه بر سر با ارزش ترین منابع ابران یعنی آثار باستانی، نفت و خاویار برقرار شده بود. در این گزارش سعی شده است با استفاده از کتاب « تاراج بزرگ » نوشته ی دکتر محمد قلی مجد که به استناد منابع دست اول وزارت امور خارجه ی آمریکا نوشته شده است، ابعاد این تاراج بزرگ بررسی شود.

بررسی اعطای امتیازات گوناگون باستان شناسی به آمریکایی ها در این گزارش برای درک درست رفتار آمریکا و دیپلمات های  این کشور با مردم مشرق زمین و به کار بردن رابطه ی گرگ و میش در سیاست خارجی آمریکاست. وقتی رابطه ی گرگ و میش و ارباب و رعیت باشد همه چیز از آن ارباب است از نفت و منابع دیگر گرفته تا مزیتهای استراتژیک و ژئوپلتیک و تا گنجینه ی میراث باستانی چند هزار ساله ی یک ملت. بسیاری از موزه های آمریکایی با همکاری دولت آمریکا و به خصوص کمک های وزارت امور خارجه ی این کشور توانستند به بهانه ی تعمیر و مرمت و انجام تحقیقات علمی ، آثار و اشیای ارزشمندی را که میراث کهن ایرانیان بود به تاراج ببرند.


دکتر مجد نویسنده ی کتاب، بعد از دیدار از چند موزه ی آمریکایی می گوید:

« من از موزه‏هایی مانند موزه هنر در نیویورک و موزه‏های متعدد اسمیتسونیان در واشنگتن دیدن‏ کرده‏ام.امری که در همه آنها مرا بی‏نهایت به حیرت انداخت این بود که موزه‏های مذکور تقریبا تمام آثار باستانی و مصنوعات هنری ایران را در فاصله زمانی 1925 تا 1941 تصاحب کرده‏ بودند.بویژه متوجه شدم موجودی عظیم اشیاء دوران ساسانی و اسلامی از جمله سفالینه‏های به‏ غایت منحصر به فرد و ارزشمند نیشابور در موزه متروپولیتن همگی در دهه 1930 به تملک این‏ موزه درآمده‏اند.یک محراب بزرگ 1400 ساله از جنس کاشی لعابی متعلق به اصفهان بیش از سایر اشیاء توجهم را به خود جلب کرد.این محراب نیز در همان دهه 1930 به این موزه منتقل‏ شده بود،اما اثر هنرمندانه‏ای به این بزرگی که حدود 1300 سال در یکی از مساجد اصفهان آرام‏ گرفته بود چگونه از نیویورک سردرآورده است؟»

فرانسه و امتیاز انحصاری آثار باستانی
کشورهای غربی از قرن هجدهم میلادی متوجه وجود آثار و اشیاء ارزشمند در منطقه ی بین النهرین شدند و فعالیت هایی را در مناطق باستانی ایران ، مصر و عثمان یشروع کردند. درمیان این کشورها، فرانسه توجه ویژه ای به ایران داشت و همین توجه ویژه موجب انعقاد قرادادی در سال 1900 بین ایران و فرانسه و اعطای حق انحصاری و دائمی کاوش های باستان شناسی در ایران به  این کشور شد.

این پیمان عملاً حق کاوش های باستان شناسی را از دیگر دیگر کشورها سلب می کرد و از نفوذ انگستان و روسیه به حوزه ی باستان شناسی ایران جلو گیری می کرد. اما این امتیاز برای فرانسه همیشگی نبود و با ظهور حکومت پهلوی در سال 1925 در های ایران به روی باستان شناسان خارجی باز شد. آمریکایی ها اعتراضاتی را به قانون موجود وارد ساختند و انحصار کاوش های باستان شناسی برای فرانسه را نا عادلانه خوانده و مدعی شدند که این کشور نتوانسته است به طور مناسب از شرایط بهره برداری کند. برای همین با کمک عده ای در داخل ایران تلاش های خود را برای لغو معاهده ی 1900  شروع کردند. آرتور اپهام پوپ مشاور موسسه ی هنر شیکاگو در زمینه هنر اسلامی به همراه عبدالحسن تیمور تاش، وزیر فواید عامه، محمد علی فروغی وزیر مالیه و حسین علایی سفیر سابق ایران در واشنگتن در این زمینه تلاش های فراوانی را انجام دادند. برای لغو این قرارداد، طرحی به مجلس فرستاده شد که به دلیل در خطر افتادن برخی امتیازات دیگر( من جمله قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس) ، تصویب نشد. بعد از شکست این طرح بود که تلاش های دیپلماتیک آمریکا برای حل مسئله شروع شد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد